> حق شماست؟ (شعر)
به نام حضرت دوست
غزلی تقدیم به مردم سرزمینم ،
مردمی که به قول قیصر امین پور عزیز ؛
" چین پوستینشان
رنگ و روی آستینشان
نام هایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند !" :
خنده های بی امان حق شماست
چلچراغ آسمان حق شماست
ای صداتان رفته تا عرش حضور
جام های ارغوان حق شماست
کوچه ها هرچند بی بال وپرند
بال های پر توان حق شماست
گفته ام با عابران آسمان
حل شدن در کهکشان حق شماست ...
این که گفته گاه طوفان بهار
زخم های ناگهان حق شماست ؟!
این که گفته در مسیر سادگی
دشنه های این و آن حق شماست ؟!
این که گفته در هوای اشتیاق
طعنه های کوفیان حق شماست ؟!
این که گفته با همه عشق و عطش
آتش در استخوان حق شماست ؟!
با شمایم اطلسی های الست
این که گفته داغ جان حق شماست ؟!
خوب می دانم در این فصل شگفت
هفت رنگ آسمان حق شماست
با همه دلواپسی های قشنگ
پر زدن تا بی نشان حق شماست !
---------------------------------------------
تا اندیشه ای دیگر بدرود !




شهاب الدین رهنما